گزینه های دودویی و فارکس
نظریۀ داو

تعیین شاخصهای روزانه و هفتگی قیمتهای منتخبی از سهام و اوراق قرضه. مؤسسه داوجونز و شرکاء [۱] در نیویورک [۲] ، شاخصها را محاسبه و در روزنامۀ اصلی خود، وال استریت ژورنال [۳] ، منتشر میکند. سرمایهگذاران نظریۀ داو و اقتصاددانان، با ملاحظه و بررسی شاخصهای داوجونز عملکرد بخشهایی از بازار نظریۀ داو بورس و یا همۀ بازار بورس و اقتصاد کشور را کنترل میکنند. بالا و پایین رفتن شاخصها، بر تصمیم سرمایهگذاران مبنی بر زمان و چگونگی نظریۀ داو خرید و فروش اوراق بهادار مؤثر است و همچنین، میتواند در اتخاذ تدابیر ملّی اقتصادی تأثیرگذار باشد. سرمایهگذاران و تحلیلگران مالی به هفت شاخص از شاخصهای داوجونز بیشتر توجه دارند. از این شاخصها، سه شاخص به میانگینهای روزانۀ قیمت هر سهم از سهام برگزیده، در سه بخش کلان اقتصادی در صنعت، نظریۀ داو حمل و نقل و خدمات همگانی (مثل برق ـ تلفن) ارتباط دارد. شاخص چهارم، ترکیبی از شاخصهای سه بخش اقتصادی است. در ۱۸۸۲، دو روزنامهنگار با نامهای چارلز هنری داو [۴] و ادوارد جونز [۵] به اتفاق چارلز برگْسترِسر [۶] شرکت داوجونز را بنیاد نهادند. میانگین صنعتی داوجونز [۷] ، که داو [۸] نیز نامیده میشود، مهمترین شاخصۀ عملکرد بازار بورس امریکا است. این شاخصه، میانگینی از ارزش سهام ۳۰ شرکت بسیار بزرگ و عمدتاً صنعتی ایالات متحد است. گزارش یک واحد تغییر در بهای هر سهم [۹] در رسانههای خبری امریکا، عملاً اشاره به عملکرد داو دارد. اقتصاددانان نیز عملکرد درازمدت میانگین صنعتی داوجونز را زیر نظر دارند و در مورد بازار بورس بر اساس نظریۀ داو [۱۰] نظریۀ داو قضاوت میکنند. براساس نظریۀ داو، میانگین صنعتی داوجونز و میانگین بخش اقتصادی حملونقل برای تثبیت روند عملکرد گستردهتر بازار بورس باید با یکدیگر هماهنگ باشند. ارزش شاخص صنعتی داو برای اندازهگیری عملکرد عمومی بازار بورس محدود است؛ زیرا این شاخص، در اصل چیزی جز عملکرد چند شرکت بسیار بزرگ جهانی نیست و برای ارزیابی سهام شرکتهای خارج از بخش صنعت و یا شرکتهای کوچکتر کاربرد زیادی ندارد. انتخاب سهام مندرج در فهرست میانگین صنعتی داوجونز، بر عهدۀ سردبیران روزنامۀ وال استریت جورنال است. اقتصاددانان این سهام را سهام پر سود [۱۱] مینامند. شرکت داوجونز در ۱۹۹۹، برای چندمینبار در فهرست میانگین صنعتی داوجونز تجدیدنظر کرد و ازجمله تعدادی شرکت جدید چون اینتل [۱۲] و مایکروسافت [۱۳] را به آن افزود.
نظریه Dow یک فریم ورک اقتصادی است که بر اساس ایدههای چارلز داو مدلسازی شده است. داو، وال استریت ژورنال را تأسیس کرده و به ساختن اولین شاخصهای بورس آمریکا که به آنها میانگین حمل و نقل داو جونز (DJTA) و میانگین صنعتی داو جونز (DJIA) گفته میشود کمک نظریۀ داو کرد.
هر چند داو جونز هیچ وقت نظریه داو را فرموله نکرد اما میتوان بر اساس اصول بازار ارائه شده در نوشتههای او به این اطلاعات نظریۀ داو دست پیدا کرد که موارد کلیدی آن عبارتند از:
- هر چیزی بهایی دارد – داو طرفدار نظریه بازار کارآمد (EMH) بود، این ایده که بازارها همه اطلاعات موجود درباره قیمت داراییهایشان را منعکس میکنند.
- روند نظریۀ داو بازار – خیلیها، داو را تعریف کننده موضوع روند بازاری که امروزه میشناسیم میدانند و اینکه او انواع روند اولیه، ثانویه و ثالث را ایجاد کرد.
- مراحل چرخه اولیه – در چرخههای اولیه، داو سه فاز را شناسایی کرد: تجمیع، مشارکت عمومی و افراط و توزیع.
- همبستگی متقابل شاخص – داو باور داشت که یک روند در یک شاخص قابل تأیید نیست مگر اینکه در یک شاخص دیگر هم مشاهده شود.
- اهمیت حجم – روند بازار باید با حجم بالای تریدینگ هم تأیید شود.
- روندها تا وقتی معکوس شوند معتبر هستند – اگر روندی تأیید شود، ادامه خواهد داشت تا وقتی که به شکل قطعی معکوس شود.
لازم به ذکر است که این صحبتها در حد نظریه هستند و ممکن است درست نباشند. باز هم این نظریه به میزان زیادی کاربردی و درست است و خیلی از تریدرها و سرمایه گذاران آن را بخش مهمی از استراتژیهای خودشان میدانند